عشق مامان و بابا احسانعشق مامان و بابا احسان، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

خاطرات احسان مامان

چند روز خوش

1393/2/9 13:43
نویسنده : مامان احسان
460 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ماه شیطونک من محبت

چند وقتیه که حسابی آتیش پاره شدی و پر از انرژی البته امیدوارم همیشه همینطور باشی ولی کمی هم به حرفها و نصایح اینجانب گوش بدی . روز جمعه نامزدی پسر دایی من بود که اونجا با من نیومدی و با بابایی رفتی قسمت مردونه چون مرد شدی دیگه مامانی . روز یکشبه هم با تاخیر یک هفته ای برای ما مراسم روز زن برگذار کردند و بردنمون برج میلاد البته من شما رو هم با خودم بردم . صبح روز دوشنبه با همدیگه اومدیم اداره .قرار بود خاله سمیرا و خاله محبوبه هم پویان و پویا رو با خودشون بیارن و خاله مرضیه هم درنیکا خوشگله رو . اول پویا اومد کلی با هم بازی کردید بعد درنیکا و بعدش هم پویان .همه با هم ساعت 12 سوار اتوبوس شدیم و برای ناهار رسیدیم به برج میلاد همون پایین برج رستوران رزرو کرده بودن و رفتیم برای ناهار 105 نفر خانوم با 11 تا بچه .جالب بود از 105 نفر صدایی در نمیومد ولی شما 11 تا رستوران و روی سرتون گذاشته بودید خلاصه به هر ماجرایی که بود کمی ناهار خوردید و با هم رفتیم داخل برج .اونجا که دیگه نه منو میدی و نه صدامو میشنیدی و هر جا که پویان میرفت تو هم باهاش میرفتی اونقدر بدو بدو کردی که توی بعضی جاها از خستگی دراز میکشیدی با عکس هم کاملا مخالفی ولی با دوستهات چند تایی عکس انداختم ازت که توی همه عکسها هم مثل وروجکها خندیدی درنیکا خانوم هم که همه جا دنبال شما بود و پا به پای شما میدوید خلاصه اونروز تا حدود ساعت 6 اونجا حسابی آتیش سوزوندی ساعت حدودای 7 هم رسیدیم خونه و هم توی مسیر هم توی خونه خوابیدی .گلم اونقدر دنبالت دویدم که الان هم که دو روز گذشته پا درد دارم .همیشه خوش باشی گل مادرمحبت

احسان و آقا پویا

احسان و پویا و پویان

 

سه تا وروجک با درنیکا خانوم

اون آقا پسر خوشگل سمت چپ هم آقا محسن  پسر فریبا جون همکار خوبمه

بقیه عکسها رو هم بفرمایید ادامه مطلب :

پایینه برج یه شهر فرنگ بود که خیلی ازش خوشت اومده بود و چند دقیقه ای اروم نشتی و تماشا کردی

اینجا هم محو تماشای تهران شدی

اینجا هم قهر کردی با من که چرا بهت میگم مواظب خودت باش

و این هم یک عدد مامان خسته

ایشون هم که معرف حضور هستند

این هم آخرش

این مجسمه ها هم واقعا طبیعی بودن

همیشه شاد باشی عشقم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

محبوبه مامان الینا
10 اردیبهشت 93 7:31
سلام معصومه جون.به به روز زن چه تحویلی گرفتنتون هدیه هم دادن بهتون یا با همون رستوران و بازدید برج میلاد سر و تهشو هم آوردن؟ دوست خودم از همه خوشگلتر و شاداب تره حتی با وجود وروجک ِ شیطون بلای دوست داشتنی مون احسان نازی واسه ما هم روز زن همایش گذاشتن و یه خانم دکتر روانشناس باحال آوردن واسمون و هدیه و ... بد نبود از روزمرگی درآوردمون یه کم
مامان احسان
پاسخ
ممنون گلم .بهمون یه کارت هدیه 350 باتقدیر نامه و گل دادن و به آقایون هم در کمال ناباوری 300 تومان دادن .راستی هدیه شما چی بود؟
محبوبه مامان الینا
10 اردیبهشت 93 8:21
مبارکه عزیزم.به آقایون؟ عجب! اونوقت روز مرد به شما هم پابه پای اونا هدیه میدن؟ به ما هم 300 کارت هدیه و یه ظرف میوه خوری پایه دار سیلور
مامان احسان
پاسخ
آخه روز مرد به اونا هیچی نمیدنمبارکتون باشه گلم
•●مامانِ آینده یه فسقِـلی●•
13 اردیبهشت 93 2:04
هزار ماشالا...
مامی کیانا
13 اردیبهشت 93 12:38
آدم از ديدن عكس اين وروجكها واقعا انرژي ميگيره از برق چشمهاشون مشخصه چه آتيشي سوزوندن خوب هداياي روز مادر هم مباركتون باشه براي آقايون هم مبارك آخي اصلا هم اين مامان خانوم خسته به نظر نميرسه سلامت باشيد از ديدن روي ماهتون خوشحال شدم مجسمه شهريار واقعا طبيعي به نظر ميرسيد
مامان احسان
پاسخ
سلام مونا جون چرا خسته به نظر نمیام از خستگی چشمام دیگه جایی رو نمیدید ولی به وروجک که خیلی خوش گذشت .ممنون از لطفت .اره واقعا طبیعی به نظر میرسیدند
محبوبه مامان الینا
15 اردیبهشت 93 7:34
سلام به معصومه عزیزم
مامان احسان
پاسخ
سلام عزیزم صبح بخیر
مامان آویسا
15 اردیبهشت 93 11:43
سلام گلم. هدیه ت مبارکت باشه به شادی ازش استفاده کنی.اگه از من بپرسی اداره تون چی کادو داده. اول باید منو شطرنجی کنی تا بگم
مامان احسان
پاسخ
چرا مگه چی دادن