عشق مامان و بابا احسانعشق مامان و بابا احسان، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

خاطرات احسان مامان

5 مرداد تولد بابایی

سلام خوشگل مامان        چهارشنبه بعد ازظهر که اومدم دنبالت با هم  رفتیم خرید آخه شب تولد بابایی بود با هم کیک و بادکنک و وسایل تزیین برای تولد خریدیم و اومدیم خونه در حال تزیین خونه بودیم که بابایی سر رسید و گفت امروز تولدم نیست که فرداست ما هم گفتیم میدونیم ولی چون فردا خونه عمو محمد اینا دعوت داریم امشبو میبخواهیم جشن بگیریم شما هم که به محض ورود بابایی شعر تولدت مبارک گل پونه رو براش خوندی و بابایی کلی لذت برد .بعد از شام هم یه تولد سه نفره برای بابایی گرفتیم البته شما میگفتی تولد دوتایی مونه .با هم دیگه هم شمع های کیک بابایی رو فوت کردید .بابایی مهربون امیدوارم همیشه سالم و سلامت باشی و ...
5 مرداد 1391
1