عشق مامان و بابا احسانعشق مامان و بابا احسان، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات احسان مامان

مهد جدید

1392/12/4 7:45
نویسنده : مامان احسان
439 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ماه منقلب

    الان که دارم برات مینویسم بغض راه گلومو بسته حالم خیلی بده .به خاطر دوری راه و مشکلاتی که سرویسمون داشت تصمیم گرفتم مهد محل خودمون ثبت نامت کنم و دیگه با خودم نیارمت سمت اداره . دیروز رو راحت رفتی و من هم سه ساعت زودتر اومدم دنبالت اما امروز نه .توی بغلم خواب بودی که رسیدیم به مهد همینکه دیدی توی مهدی شروع کردی به گریه و بیتابی نیم ساعت کنارت نشستم و کلی با هم حرف زدیم و خندیدیم اما به محض اینکه گفتم میخوام برم دوباره شروع کردی به بهانه گیری و گریه .من هم دیدم هر چی بمونم فایده ای نداره اومدم بیرون تا یک ربع پشت در مهد موندم .هر مادری که میومد داخل مهد و برمیگشت احوالتو ازش میپرسیدم دوتا مادر آخر که گفتن آروم شدی دیگه خیالم راحت شد زنگ زدم به مهد بازهم سوال کردم که چطوری اونهام گفتن که آروم شدی بعد اومدم اداره ولی تموم راه گریه کردم که چرا باید تنهات بگذارم آخه مگه تو از من چی خواستی فقط خواستی که کنارت بمونم .ولی مامانی باور کن جدا از اینکه من سرکار میام و شما مجبوری که بری مهد برای خودت هم لازمه که بری مهد .پسرم خیلی دوستت دارم و امروز هم زود میام پیشت عاشقتم عسلکم.قلب

پ ن : کمی بهتر شدی گلم صبحها راحت تر میری مهد البته هر روز بعد از ظهر هم به جای ساعت 5 ساعت 2 میام دنبالت .بعد با هم میریم پارک وقتی حسابی بازی کردی با هم میریم خونه .کاش همیشه میتونستم زود بیام دنبالت مامانو ببخش پسرم گریه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (13)

مانی محیا
4 اسفند 92 8:41
ایشالا بسلامتی... ناراحت نباش. سر صبحی اشک ما رو ریختی رو سررسید زیر دستمون.. یه چیز بگو بخندیم..
مامان احسان
پاسخ
حالم خیلی بده مریم
مامان آویسا
4 اسفند 92 9:34
سلام عزیزم. ناراحت نباش گلم.بهترین کار رو کردی. بچه دیگه خسته راه نمیشه. زود زود عادت میکنه. این مشکل تمام مامانای کارمنده. خدا به همه کمک کنه. می بوسمت. مراقبت خودتون باشید
مامان احسان
پاسخ
ممنون دوستم برام دعا کنید
ستارگان آسمان من
5 اسفند 92 0:41
خیلی ناراحت شدم گل پسر گریه کرد...ایشالا هر چه زودتر عادت کنه...
مامان احسان
پاسخ
ممنون دوست با معرفت خودم
ستارگان آسمان من
5 اسفند 92 0:42
راستی عزیزم میدونم نمیتونی برام نظر بزاری
مامان احسان
پاسخ
آره گلم نمیتونم راستی برام رمز میگذاری هیچیو نمیتونم بخونم که
محبوبه مامان الینا
5 اسفند 92 13:55
الهی فداش شم اشک ریخته عزیزم نگران نباش تجربه ثابت کرده بچه ها مقاوم تر از بزرگتران و زود عادت میکنه به محیط جدید
مامان احسان
پاسخ
خدا نکنه عزیزم. تقریبا عادت کرده ولی از نگرانی های من چیزی کم نشده
محبوبه مامان الینا
6 اسفند 92 7:53
سلام امروز چطوری عزیزم؟ احسان و مهد جدید چه خبر؟
مامان احسان
پاسخ
خداروشکر بهتر شده
محبوبه مامان الینا
7 اسفند 92 7:57
سلام عزیز دلم
محبوبه مامان الینا
7 اسفند 92 9:38
سلام عزیزم
مامان سمانه
8 اسفند 92 1:31
عزيز دلم. خيلي سخته ،باور فكرش هم ديونم ميكنه بخوام برديارو بزارم مهد البته من شاغل نيستم اما بعضي ها ميگن مهد لازمه بعضي ها هم ميگن اصلا خوب نيست به نظر شما  بزارم يا نه ؟ ممنون ميشم چون راجبش پست گذاشتيد پرسيدم
نسيم
8 اسفند 92 17:04
اخي عزيزم خودتو ناراحت نكن عادت ميكنه به محيط جديد البته خسته درك ميكنم منم از الان دلواپس اينم كه چكار كنم پرستار بگيرم نگيرم
مامان احسان
پاسخ
شرایط خیلی سختیه
محبوبه مامان الینا
10 اسفند 92 8:17
سلام خواهر خوشگلمصبح بخیر خ ص و ص ی
مامان احسان
پاسخ
سلام عزیزم صبح شما هم بخیر