عکسهای برفی
سلام عسل مامان
امروز بعد از چند روز بالاخره رفتی مهد البته با گریه و ناله .میگفتی میخوای بری خونه مامان جون اینا ولی من برات توضیح دادم که نمیشه هر روز بری خونه مامان جون .امروز اداره مون مسابقه تیر اندازی بود اونم با کلت جات خالی بود مامانی اولین تجربه تیر اندازیم بود خیلی خوب بود با اینکه تا بحال اسلحه دست نگرفته بودم نفر پنجم شدم یکی از دوستام هم همرو زد تو خال حسابی خوش گذشت .اینم عکسهای روزهای برفی هفته گذشته:
بابایی گذاشتت روی یه نایلون و میکشیدت روی برفها و تو هم میخندیدی عسلم
این هم چند تا منظره برفی خوشگل از جلوی خونمون
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی