عشق مامان و بابا احسانعشق مامان و بابا احسان، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات احسان مامان

از همه جا از همه رنگ

1392/10/23 10:23
نویسنده : مامان احسان
374 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ماه دلتنگ منقلب

چند وقتیه که اصلا حوصله نوشتن نداشتم ولی امروز میخوام بنویسم :

اول اینکه دیشب با بابایی بردیمت آرایشگاه و موهای نازتو کوتاه کردیم وقتی موهاتو کوتاه میکنی من خیلی ناراحت میشم فکر میکنم که چقدر لاغر و نحیف شدی بعد وزنت میکنم میبینم نه همون 18 کیلوی سابق هستی .مثل ماه میشینی و آقای آرایشگر موهاتو کوتاه میکنه تمام مدت هم یه لبخند شیرین روی لبهاته و چشم از چشمهای من برنمیداری حیف که کیفمو گذاشتم توی ماشین و ازت توی آرایشگاه عکس ننداختم .ولی این چند تا رو توی خونه ازت انداختم:

اون هم قالب منه که میگی قلبتهقلب

دوم اینکه مدتیه که وقتی میخواهی بخوابی بهونه میگیری که مامان دلم برات تنگ میشه و همینطور موقع رفتن به مهد بغض میکنی که مامان تو دیر میایی دلم برات تنگ میشه و من بعد از رفتن تو از بغض گلو درد میگیرم و عذاب وجدان داغونم میکنه .مامانی باور کن منم دلم برات تنگ میشه میدونم که مدت زمان زیادی توی مهد میمونی میدونم مامان میدونم ولی چیکار کنم چاره ای نیست البته یه مدتیه که به رها کردن کارم فکر میکنم بابایی هم از خدا خواسته تشویقم میکنه ولی هنوز با خودم کنار نیومدم نمیدونم چیکار کنم از این راه خسته شدم از اداره و ساعت کار طولانیو خلاصه کلافه کلافه ام فقط توکلم به خداست و مطمئن هستم که کمکم میکنه .دوستت دارم عسلک منقلب

همین الان زهره جون مامان محمد سپهر بهم زنگ زدن و گفتن که دارن هماهنگ میکنن که شما رو ببرم برنامه سلام کوچولو و من الان ذوق مرگملبخندممنون زهره جان چقدر از شنیدن صدات مشعوف شدم قلب

دیگه جونم برات بگه چهارشنبه شب رفتیم خونه مامان جون اینا و از اونجایی که شما خوب میدونی هر چی از باباجون و مامان جون بخوای برات انجام میدن درخواست خرید لیموزین رو دادی و صبح روز پنج شنبه مامان جون و باباجون و دایی ماهان با همون لیموزین مورد نظر به خونه ما اومدن و تو حسابی ذوق کردی و چند دقیقه یکبار میگفتی دستشون درد نکنه همونیه که میخواستم و لامبورگینیه دو روزه رفت پی کارش کنار بقیه ماشینها

اینم لامبورگینیه بیچاره

ایناهم عکس هنر نماییه شماست منو کشیدی و این هم دست خط زیبای شما

و در آخر هم یه عکس خوشگل و ناز برات میگذارم .

از دوستهای وبلاگی هم میخوام که حدس بزنن که این عکس مال کیه ؟ تا فردا فرصت دارید که جواب بدید .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (12)

مامان آویسا
23 دی 92 11:04
عکس خودته دیگه خواهر جان مگه نه
مامان احسان
پاسخ
نه گلم ولی نزدیک شدی
محبوبه مامان الینا
23 دی 92 11:58
سلام معصومه جون گل پسرمون چه ماشینای مدل بالایی داره چه بامزه روبان بهش بستین شبیه ماشین عروس شدهانشاله دومادیش با همین ماشین باشه البته مدل روزش واااااااااااای نقاشیش دلمو بردچه مژه هایی کشیده واست اما بزار ببینم اون حجم انبوه انتهای تیپ به چه دلیل میتونه باشه؟!
مامان احسان
پاسخ
اون روبان خودش روی ماشین بود ولی خوب الان دیگه نیست اون حجمم که چیزی نگم بهتره خواهر
ღ مامان ِ آینده یه فسقِـلی ღ
24 دی 92 1:01
مژه های بلند رو عشق است کوتاهی موهات مبارک آقای ِ گل. ایشالا دامادیت
مامان احسان
پاسخ
دیگه ما اینیم دیگه خواهر خوشگل با مژه های بلند ممنون خاله جون
محبوبه مامان الینا
24 دی 92 10:58
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام به خواهری ِ گلم بیـــــــــــــــــــــــــــا بغـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلم نبینم از من رنجیده باشی عزیزززززززززززززززززم من در بست مخلص و چاکرتم معصومه جونم
محبوبه مامان الینا
24 دی 92 11:01
راستی جایزه نداشت این پست؟
مامان احسان
پاسخ
تو جون بخواه گلم کی جرات داره نده
مامان آویسا
24 دی 92 11:23
سلام عزیزم. چه مامان خوشگلیالبته همچین دخمل خوشگلی باید همچین مامانی داشته باشه.خدا حفظش کنه و سایه ش بالای سرت باشه.می بوسمتون
مامان احسان
پاسخ
ممنون گلم
محبوبه مامان الینا
25 دی 92 8:19
سلااااااااااااااااااااااااااام عزیزمصبح بخیر
مامان احسان
پاسخ
سلام عشقم صبح زیبای شما هم بخیر و خوشی
مامان سيد محمد سپهر
25 دی 92 8:31
خانومي من هم از شنيدن صداي شما خيلي خوشحال شدم....با گلريز جان موضوع را مطرح كردم انشاء الله هماهنگ شد خدمتتان زنگ مي زنند خودم هم اطلاع مي دهم
مامان احسان
پاسخ
ممنون زهره جان لطف میکنید
ღ مامان ِ آینده یه فسقِـلی ღ
25 دی 92 11:12
صبح بخیر دوست خوبم
ღ مامان ِ آینده یه فسقِـلی ღ
26 دی 92 8:16
صبح بـــخیر...
مامان احسان
پاسخ
صبح شما هم بخیر
مامي كيانا
28 دی 92 11:01
به به ماشين هاي مدل بابا ولي اون لامبورگينيه چيزيه واسه خودش دست ماماني و بابايي هم دردنكنه بابت ليموزين چه نقاشي باحالي خداييش خوشگل كشيده دست خطش هم خيلي خلي خوبه اون عكس آخريه كه گفتيد خودتون نيستيد ؟ مادر شماست؟
مامان احسان
پاسخ
آره عزیزم مامانمه
مانی محیا
6 بهمن 92 13:04
آخی... نازی مامانت.. مژه هاتو تو نقاشی عشقه