عشق مامان و بابا احسانعشق مامان و بابا احسان، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات احسان مامان

تب و باز هم مرخصی

1392/6/5 13:32
نویسنده : مامان احسان
536 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ماه من قلب

   پریروز وقتی با هم میرفتیم خونه بابایی برات زغال اخته خرید و پفیلا و کمپوت گیلاس و پاستیل بعدش هم چون چند روزی بود که تک تک سرفه میکردی بردمت دکتر و آقای دکتر گفت که گلوت کمی ملتهب شده و برات دارو نوشت با هم داروها رو گرفتیمو و رفتیم خونه شما هم طبق معمول هر چی منو بابایی گفتیم همه چیزهایی که خریدی رو با هم نخور گوش نکردی و همشو با هم نوش جان کردی .نیمه های شب حدود ساعت 3.30 بود که با صدای گریه ات از خواب پریدم دلت به شدت درد میکرد و تب داشتی بهت استامینوفن دادم و تا ساعت 6 با هم بازی کردیم تا تبت افتاد و خوابت برد دلم نیومد بیدارت کنمو و خودم هم خوابیدم کنارت ولی صبح که از خواب بیدار شدی حسابی سرفه میکردی امروز هم با خودم آوردمت اداره  حال و روز خوبی نداری امیدوارم زودتر روبراه بشی گلم .راستی یادم نره بگم دیروز صبح وقتی از خواب بیدار شدی و دیدی کنارت خوابیدم از سر تا پاهامو بوسیدیماچ از خوشحالی گریه ام گرفت .پرسیدی چرا پس گریه میکنی مگه دوست نداری بوستماچ کنم گفتم چرا مامان از خوشحالیمه آخه شما خیلی مهربونی و تو جواب دادی : مامان مهربونیم هم مثل خودته مثل صورتم که شکل خودته و من از شدت خوشحالی محکم بغلت کردمو و از سر تا پا غرق بوستماچ کردم .عاشقتم مهربونم با این زبون شیرینتقلب

Love heart 562Love heart 565Love heart 553Love heart 578

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (11)

محبوبه مامان الینا
5 شهریور 92 10:35
والا دوره زمونه عوض شده قدیما میگفتن دخترا خیلی ناز و احساساتی هستن اما الان تو وبلاگ هر کدوم از دوستان که پسر دارن میرن همه در حال ابراز عشق و علاقه بسیاااااااااااااااااااار به مامانشون هستن


ااااااااااااااااااای جان احسان ناز و خوشگل و مهربووووووووونم که دقیقا مث مامانت میمونی


عزیزم مریض نبینمت خالهانشاله زودتر خوب شی پسر نازم






خواهر از قدیم هم میگفتن که پسر ها عاشق ماماناشون هستن و دخترها بابایی هستن خوب همینه دیگه .
محبوبه مامان الینا
5 شهریور 92 10:35
اینم واسه خواهر گلم


ممنون خواهر گلم
محبوبه مامان الینا
5 شهریور 92 12:24
معصومه جون این عکس بچگی خودته؟ چه تپل و نازه
راستی یه چیزی تو کامنت اولم اگه دقت کرده باشی نوشتم دقیقا مث مامانت میمونی منظورم اینه که دقیقا شبیه مامانت هستی سوء تدبیر نشه خدای نکرده



نه گلم احسانه
محبوبه مامان الینا
5 شهریور 92 13:18
آره راست میگی من نوشتم ضایع تر شد خواستی حذفش کن



نه فدات شم هر چه از دوست رسد نیکوست
مامی کوروش
6 شهریور 92 11:01
عزیزم انشا... ز.د ز.د خوب شی پسر مهربون
دخه ادم اینهمه خوراکی رو با هم می خوره ؟



همینو بگو
مامان اویسا
6 شهریور 92 11:38
سلام عزیزم. خدا بد نده. انشاالله زود زود خوب بشی
خدا شماها رو برای همدیگه حفظ کنه.می بوسمتون


ممنون نسرین جون شما رو همینطور
زری مامان مهدیار
7 شهریور 92 16:37
الهی زودتر خوب بشی مهربون شیرین زبون خدا الهی برات حفظ کنه این پسر مهربون رو مامانی ایشالا که همیشه قدردان زحمتات باشه و خستگیات رو درببره
مرجان مامان آران
7 شهریور 92 23:03
ای جانم قربونت برممممممممممم ایشالا زودی خوب بشی واییییییییییی منم گریم گرفت[نگران خیلی قشنگ گفت دورش بگردممم چقدر بچه با محبت خوبهههههههه اونم از نوعه پسر مهربونن خدا حفظش کنه
محبوبه مامان الینا
9 شهریور 92 12:39
سلام معصومه جون ممنون از احوالپرسیت والا خواهر اینجور که بوش میاد تا آخر این هفته هم کار داره هنوز خونمون!
محبوبه مامان الینا
9 شهریور 92 13:17



کاملا درکت میکنم
مامان نیروانا
9 شهریور 92 16:27
حتماً تا حالا خوب شدی خاله جون. چقدر راست گفتی که هم روی ماه و هم منشِ مهرت به مامانت رفته. مهر و ماهی پسر طلا! حخدا حفظتون کنه


بله خاله جون بهتر شدم .