عشق مامان و بابا احسانعشق مامان و بابا احسان، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

خاطرات احسان مامان

بعد از چند روز تعطیلی

1391/6/12 8:55
نویسنده : مامان احسان
345 بازدید
اشتراک گذاری

سلام امید مامانقلب

    امروز با هزار زور و زحمت فرستادمت مهد اولش هم خودم باهات اومدم داخل کلاستون و بعد از چند دقیقه اومدم بیرون مامانی فدات شم که از صبح که بیدار شدی با گریه میگفتی دوست ندارم برم مهد .عزیز دل مامان قول میدم امروز خیلی زودتر بیام دنبالت ماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

❤مامان آزی❤
16 شهریور 91 14:13
عزیزم عکس و بزار توی وب من خودم میگیرم فقط زودتر شنبه شروع میشه
مامان صدف
18 شهریور 91 8:51
سلام . خیلی وقته نیومدم احسان جونو ببینم. یه کم تنبل شدم. حتی به وبلاگ صدف هم درست نرسیدم ممنون که به ما سر میزنید.
مامان زهره
18 شهریور 91 9:22
سلام محمد سپهر با كد 41 در مسابقه "روياي زيبا" شركت كرده خوشحال مي شم بهش راي بدين. اين هم نشاني: http://lavashak.niniweblog.com/post36.php
مامان صدف
18 شهریور 91 10:40
امان از گریه های صبحگاهی بچه ها وقتی دارن میرن مهد. نمیدونم کی میخوان عادت کنن
nicel
18 شهریور 91 15:35
salammm golammm khobiiiiiiiiiiiiiiiiii akheyyyyyyyyyyyyyy tefliiiii ehsan jooonam cheghadr delam tange boood baratttt eshghammmmmm
ameye lara
26 شهریور 91 22:28
salam doste golam mamnon be ma sar zadi