عشق مامان و بابا احسانعشق مامان و بابا احسان، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات احسان مامان

ماجراهای نرفتن به مهد

1391/5/8 10:31
نویسنده : مامان احسان
528 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسل طلا قلب

     یه مدتی بود که تصمیم گرفته بودم که به صورت نیمه وقت بفرستمتون مهد که هم یک مقدار توی جمع همسن و سالات باشی هم چیزهای جدید یاد بگیری ولی مامانی باز هم سر ناسازگاری گذاشتی . ٥ شنبه صبح بردمت مهد اولش خوب بودی چون کنارم بودی ولی بعد که خانوم مربی اومد تا ببرتت توی کلاستون شروع کردی به داد و بیداد و گریهگریه خلاصه من هم مجبور شدم باهات بیام توی کلاس وای که چقدر بچه ناناز اونجا بود البته بگم ها هیچ کدوم به عسلی شما نبودن . همچنان که توی بغلم نشسته بودی گریه میکردی که بریم خونمون .دیگه اونقدر گریه و بی تابی کردی که با هم برگشتیم خونه امروز هم که هر کاری کردم قبول نکردی که بری مهد و بردمت خونه مامان جون اینا .خیلی لجباز شدی احسان نگرانتم مامانینگران

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (9)

بابای دوقلوها
8 مرداد 91 10:43
دوقلوها تقریبا همسن احسان هستن و دقیقا مثل احسان خیلی بهونه گیر شدن
فکر کنم هر کدوم از عادات بچه ها توی یه سن خاص اتفاق میفته

انشالله که این روزای بهونه گیری هم به سر میرسه


انشالله
محبوب
8 مرداد 91 11:14
سلام مامان خوب خدا احسان جون رو براتون نگه داره با این ن.شته در مورد مهد من هم نگران شدم چون واقعا کار سختی هست امیدوارم موفق باشین خوشحال میشیم به ما سر بزنین
زری مامان مهدیار
8 مرداد 91 11:21
واااای از این ماجراهای مهد نرفتن این کوچولوها من که تسلیم شدم و کارم رو هم از دست دادم حتی پیش دو تا مشاور هم رفتم ولی.... امیدوارم با پشتکار مامان مهربون نتیجه ی خوبی بگیرید
مامان زهره
8 مرداد 91 11:29
سلام عزيز دلم اگه واقعا تصميم گرفتي احسان را مهد ببري اقدام كن.چون حق داره بچه ام حسابي به ماماني عادت كرده و خيلي سخته كه تحمل كنه.براي همين بايد يواش يوا شاقدام كني . بعد اينكه نبايد داخل كلاس مي شدي پشت كلاس منتظ مي موندي.از تايم كم شروع كن تا كم كم عادت كنه.باز هم اگه سوال داري بپرس
تک ستاره
8 مرداد 91 14:14
سلام ..پسر نازی دارین خدا بهتون ببخشتش ولی یه نکته اگه واقعا میخوای که ببریش مهد نباید باهاش بری تو بزار گریه کن درست که خیلی سخته دیدن گریه کردن بچه ولی عادت میکنه ونزار بینش فاصله بیفته حتی 1روز چون دویاره تو خونه میمونه وعدت میکنه بره حودش بعد علاقه نشون میده .


ممنون از راهنماییتون
مامان زهرا
9 مرداد 91 11:41
سلام خوبید مرسی که سر زدید مهد گذاشتند بچه ها خیلی سخته کلی هم هفته های اول روحیه مادر را خراب می کنه ولی برای آینده شون ضروری است
مامانی درسا
10 مرداد 91 2:41
عزیزم بچه ها توی این سن همین جوری هستن باید طوری باهاش رفتار کنی که نه لوس بشه و بدونه با بهونه گیری و لجباری به هدفش میرسه و نه طوری که سر خورده بشه ..... سن حساسیه ...... قربونش برم گه بهونه گیری شم عسلیه
راحله مامان احسان
10 مرداد 91 10:07
سلام مامان احسان جون امیدوارم که این روزهای بهانه گیری به پایان برسه ممنون که به ما سر می زنی احسان جون رو ببوس از طرف من
مامان پریسا
10 مرداد 91 16:26
خوب گل پسر دوست نداره از مامان جونش جدا بشه.