عشق مامان و بابا احسانعشق مامان و بابا احسان، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

خاطرات احسان مامان

دلتنگی مامانی و پارک بردن شما

1391/3/7 11:33
نویسنده : مامان احسان
1,026 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسل طلاشكلك هاي كلفاز >>www.kalfaz.blogfa.com<<

  دیروز بعد از ظهر بابایی زنگ زد و گفت یه کم دیرتر میاد دنبالمون من هم که رسیدم خونه مامان جون اینا شما ازم خواستی ببرمت پارک از اونجایی که دل خودم هم خیلی گرفته بود باباجون مارو برد پارک کلی با همدیگه بازی کردیم (وقتی کنار توام هیچ غمی ندارم ) بعد هم بابایی اومد دنبالمون و با هم رفتیم خونه اینم چندتا عکس از دیروز

نفس مامان

فدای خنده هاتعزیزمیعاشقتمتو خودت قشنگترین گلیماه مامانعسلمطلایی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

مامان زهره
7 خرداد 91 11:33
احسان ما چه نازه چقدر قشنگ بازي مي كنه .


ممنون خاله جون
مامان احسان
7 خرداد 91 12:41
خوششششششششششششششش به خالت عزیزم


سلام خاله جونی ممنون که یادم کردید ما هم اومدیم ولی پست جدید نداشتید
ماما صدف
8 خرداد 91 9:34
خوش به حال احسان که مامانی بردش پارک. بیچاره صدفی هر روز بعد اداره گریه میکنه که ببرم بگردونمش ولی من چون خسته ام نمیتونم.


گناه دارن به خدا ما هم با این کار کردنمون هم خودمونو گم کردیم هم بچه هامونو
بابای دوقلوها
8 خرداد 91 10:36
آخجووووون پارککک، استخر توووووپ
امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشی مو طلایی عمووو


ممنون عمو جون
نایسل
8 خرداد 91 15:51
نسترن(مامان نیروانا)
8 خرداد 91 20:55
الهی قربونت خاله جون با این عکسای خوشگلت...


بازم ممنون خاله جونی
نسترن(مامان نیروانا)
8 خرداد 91 20:56
عزیز دلم برای زمان و تاریخ تو مدیریت وبلاگ تو قسمت نی نی من برو خانمی


ممنون از راهنماییتون