عشق مامان و بابا احسانعشق مامان و بابا احسان، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

خاطرات احسان مامان

اولین روز مهد

1391/3/3 14:31
نویسنده : مامان احسان
408 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نخودممژه

   امروز با خودم آوردمت اداره بعد از اینکه صبحونتو خوردی ساعت ٩ بردمت مهد اولش گریه کردی ولی بعدش رفتی توی پارک حیاط مهد و من برگشتم اداره یک ساعت بعد اومدم دنبالت همین که منو دیدی زدی زیر گریه ولی در کل از مهد خوشت اومده بود الان هم داری همه اتاقمو بهم میریزی قلبعکس سمت چپ برای دیشبه و سمت راست برای الانماچ

احسان در اداره مامانیطلایی مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

مامان بهار
3 خرداد 91 13:22
آخی چه حیف این موهای قشنگ را کوتاه کردین... اشکال نداره زود بلند میشه... پسر نازی داری، خدا حفظش کنه دوست داشتی به من هم سر بزن...
مامان پریسا
3 خرداد 91 17:07
مبارک باشه احسان جون.

پس موهای خوشکلت کوووووووو


انشااله زودتر در بیان چون بچم خودش هم خیلی ناراحته
بابای دوقلوها
4 خرداد 91 9:16
انشالله مامان فارغ التحصیلیتو ببینه و امیدوارم همیشه خنده رو لبات باشه مو طلایی عمووو. البته الان که دیگه موهاتو کوتاه کردی
نسترن(مامان نیروانا)
4 خرداد 91 20:11
ای جونم ...چقدر خوشگل میخندی عزیزم...همیشه خندون باشی گلم
مسافران آسمانی
4 خرداد 91 22:40
با اینکه کچل شدی هنوزم خوشکلی اما من موهاتو خیلی دوست داشتم...ایشاالله زود بلند شن...مامانی دیگه پسرمونو کچل نکنین لطفا لطفا لطفا...