سفرنامه استانبول
سلام ماه خوشگلم
یه مدت بود که دلمون یه آب و هوای تازه و یه سفر میخواست . با بابایی تصمیم گرفتیم که چند روزی رو بریم استانبول . جمعه شب رفتیم و سه شنبه صبح برگشتیم .انتخاب خوبی بود و حسابی بهمون خوش گذشت . هتلمون هم عالی بود با ویو رو به دریا .اونجا با خانواده آقای آزاد آشنا شدیم که یه آقا پسر 9 ساله به اسم آروین داشتن که با همه جا با هم بودید . روز اول با هم قرار گذاشتیم کنار مسجد سلطان احمد و با هم توی اونروز کاخ توپکاپی و مسجد سلطان احمد و ایا صوفیا رو دیدیم .بعد از ظهر هم رفتیم میدان تکسیم و خیابان استقلال .تمام برند ها از قبیل منگو و کتون و السیواکی و اچ و ام و نایک وآدیداس و.... اونجا شعبه داشتن .چند جایی خرید کردیم و شام رفتیم مک دونالد .انصافا ساندویچ هاش خوشمزه بود . روز دوم صبح با هم (همراه خانواده آزاد) رفتیم اسکله کاباتاش و بلیط کشتی خریدیم و سوار کشتی شدیم و رفتیم جزیزه بیوک آدا .یکساعتی توی کشتی بودیم تا رسیدیم جزیزه .بعد بلیط کالسکه گرفتیم و سوار بر کالسکه کل جزیره رو گشتیم . ناهار هم توی یک رستوران خوشگل ماهی دریای مرمر خوردیم که خیلی خوشمزه و لذیذ بود . بعد از ظهر هم تا شب به خرید گذشت .روز سوم هم برنامه داشتیم با تور بریم گردش . سوار اتوبوس شدیم و اول رفتیم یه مرکز خرید که سوغات خوراکی ترکیه رو عرضه میکردند از اونجا قهوه و باسلوق خریدیم . بعد بردنمون یه فروشگاه چرم که قیمتهاش از 2 میلیون تومان تا 2 میلیارد تومان بود که قاعدتا هیچ کس از اونجا خرید نکرد بعدش رفتیم مرکز خرید اولویوم و بعدش هم ناهار در مرکز خرید کال سنتر .بعد دیگه از گروه جدا شدیم و خودمون تا شب همونجا خرید کردیم .نسبتا قیمتهاش خوب بود .شب هم شام رفتیم یه رستوران خیلی خوشگل نزدیک هتل .(یکی از بهترین تفریحات توی استانبول خوردن غذاهای متنوع و بلال کبابی و بلوط کبابیه) .بعد هم برگشتیم هتل و منتظر ترانسفر شدیم برای برگشت به فرودگاه ساعت 3 صبح حرکت کردیم و 7 بود که رسیدیم فرودگاه امام . با آروین و مامان و باباش خداحافظی کردیم و برگشیم خونه .شما و بابایی تا امروز هم خونه بودید ولی حیف که من نمیتونستم بیشتر مرخصی بگیرم .
عكس بالا داخل كشتيه كه باهاش رفتيم جزيزه بيوك آدا البته طبقه بالاش
وعكس پايين هم طبقه پايين كشتي كه محفوظ و گرم بود