نوحه خوانی احسان
سلام مامانی خوش صدای من
چند روزیه یاد گرفتی سینه میزنی به قول خودت سندیر (زنجیر)میزنی و میخونی حسینم وای حسینم وای شدیدم وای ( منظور شهیدم وای )شدیدم وای .بعد هم رفتی در ظرف غذای منو برداشتی و شروع کردی به طبل زدن . خلاصه با یه آهنگ خوشگلی میخوندی و طبل میزدی که منو بابایی کیف میکردیم که صداتو میشنیدیم ولی نذاشتی نه ازت عکس بگیرم و نه فیلم زبل خان.خیلی دوستت داریم دیشب ازت پرسیدم منو دوست داری یا مامان جونو یا بابایی رو یا باباجونو ؟ سریع گفتی من فدت(فقط) باباحسنمو دوست دارم . خدا بابایی رو برامون نگه داره عزیزدلم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی