عشق مامان و بابا احسانعشق مامان و بابا احسان، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات احسان مامان

بوستان مادران

1392/6/12 8:58
نویسنده : مامان احسان
458 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ماه من

   چند روزی هست که مامان جون و دوستاش با هم میرن بوستان مادران چند بار هم به من گفتن بیا که نشد برم دیروز ظهر هر کاری میکردم بخوابی نمیخوابیدی بعد بهت گفتم اگر زود بخوابی بیدار که شدی میبرمت پارک که دیدم صدای خروپفت دراومد بعد که بیدار شدی با هم راه افتادیم و رفتیم .جای خیلی خوشگلی بود مهمتر از اون اینکه جای پارک خوبی هم داشت .وقتی رسیدیم شما کلی ذوق کردی آخه وسایل بازی برای بچه ها هم بود تازه شطرنج و فوتبال دستی هم که شما عاشق هر دوشونی بود فقط حیف اجازه نمیدادن دوچرخه بچه ها رو ببریم داخل .چند دقیقه ای بود که داشتیم بازی میکردیم که دیدیم مامان جون داره توی پیست دوچرخه سواری میکنه با دیدن مامان جون که دیگه از خوشحالی توی پوست خودت نمیگنجیدی ولی اجازه ندادی من هم دوچرخه سواری کنم ولی قول دادی اینبار که بردمت اجازه بدی .کلا خیلی خوب بود .اگر بتونم لااقل یک روز در میون میبرمت .اونجا اجازه عکسبرداری نمیدادن ولی من از موقع رفتنمون چند تا عکس دارم که میگذارم برات :

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

محبوبه مامان الینا
12 شهریور 92 9:50
ای جان شلوارکشو[hr

قابلی نداره خواهر
آناهیتا مامانیه آرمیتا
12 شهریور 92 12:33
سلام
دوست خوبم ممنون که پیشمون میای وشرمنده که من کمترمیرسم بهتون سربزنم اماالان کلی پستهایی که ندیده بودم رودیدم ماشالا چقدربزرگ ونازترشده این گل پسر همیشه سلامت وشادباشیددرکنارهم


ممنون عزیزم
نوشين مامان آريا
12 شهریور 92 13:40
سلام احسان جون اميدوارم هميشه سلامت باشي و لبت خندان ببخشيد دير اومدم كمي گرفتار بودم


سلام نوشین جان ممنون که باز هم یادمون کردی باور کن من هر روز بهتون سر میزنم ولی نمیتونم کامنت بگذارم نمیدونم چرا
مانی محیا
12 شهریور 92 13:55
جگر پسرکو قربون. خودم نفهمیدم این چطور ناز دادنی بود... مرسی گلم


مرجان مامان آران
13 شهریور 92 15:17
ای جانم عزیزمممممممممممم هزار ماشالاااا خوش تیپپپپپ عسلممممممممممممم
زری مامان مهدیار
16 شهریور 92 10:35
حسابی خوش گذرونده گل پسر با این تیپ قشنگش