عشق مامان و بابا احسانعشق مامان و بابا احسان، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

خاطرات احسان مامان

سیبیل ماشین

1390/10/25 11:44
نویسنده : مامان احسان
649 بازدید
اشتراک گذاری

سلام طلایی مامان فدای شیرین زبونیات دیشب ماشین پلیست رو برداشتی شروع کردی به بازی من مشغول بافتن شال گردنت بودم بابایی هم تلویزیون تماشا میکرد هرکاری میکردی تا ما به شما توجه کنیم  سر و صدایی راه انداخته بودی که فکر کنم همسایه ها هم میشنیدن یک دفعه دیدم جلو پنجره ماشینت رو کندی پرتاب کردی بالا گفتم مامانی چیکار میکنی جواب دادی هیچی فقط سیبیل ماشین پلیسم رو کندم بی سیبیل خوشگل تره . مامان فدات خنده

 

جیگر طلامهربون

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان محیا
28 دی 90 9:45
سلام مرسی که بما سرزدی..بعد اینکه کارشو کرد میگه...مامانم هم تا حالا موفق نشد کاری بکنه...آخه محیا اصلا تو دستشویی بلد نیست جیش کنه..تا میارمش بیرون کارشو میکنه...پسری شما هم که مثل محیای من بلبل زبونه ماشاله...اما کاش جیششو میگفت...شما چی گرفتیش؟؟؟