خاطرات مسافرت
سلام نفسی
روز شنبه ساعت 7 صبح از خونه براه افتادیم به سمت انزلی و ساعت حدودای 12 رسیدیم دهکده ساحلی .خیلی جای با صفا و خوشگلی بود .رفتیم دفتر بانک و کلید ویلا و ملافه گرفتیمو و رفتیم ویلا .انصافا تمیز و مرتب بود و همینطور بزرگ حیف شد که تنها رفته بودیم اگر دو سه خانواده بودیم بیشتر خوش میگذشت ولی بخاطر زمان امتحانات هیچ کس نمیتونست با ما همراه بشه .اون روز بعد از ظهر رفتیم کنار دریا هوا بسیار عالی و گرم بود کلی توی دریا آب بازی کردیم حیف که اون روز دوربین همراهم نبود .روز بعد هم صبح رو رفتیم کنار دریا وبعد از ظهر هم قایق سواری و مرداب انزلی که بسار زیبا بود ناهار و شام ها هم که یک رستوران خیلی خوب همونجا بود که میرفتیم و همش غذاهای خوشمزه محلی میل مینمودیم . روز سوم دوشنبه هوا سرد و بارونی بود که ما مجبور شدیم بمونین توی ویلا و بیرون نریم ولی سه شنبه که هوا خیلی بهتر بود رفتیم به سمت آستارا . عجب جاده ای بود زیبا و رویایی .من اگر هر روز رو هم شمال باشم باز هم برام تازگی داره و اونجا کلا اخلاق و روحیاتم عوض میشه .ظهر که به آستارا رسیدیم راه افتادیم توی بازارها.هیچ چیز بدرد بخوری یافت نمیشد به جز تیشرتو و لباسهای تریکو .با همه این احوال کلی خرید کردیم .البته میدونید که من با خرید زنده ام حالا هر چی میخواد باشه .بعد از ظهر هم برگشتیم به سمت انزلی .چهارشنبه رفتیم ساحل گیسوم اونجا هم کلی خوش گذروندیو بعد برگشتیم انزلی ویلا رو تحویل دادیمو و رفتیم لاهیجان شب هم همونجا ویلا گرفتیمو و رفتیم بام سبز و شهربازی و تله کابین و یکساعت پیاده روی به دور دریاچه اون شب هم کلی بهت خوش گذشت جیگر مامان .صبح هم از اونجایی که شب توبی شهر بازی کلی خوش گذشته بود بهت دوباره رفتیم شهربازی .نزدیکیهای ظهر بود که براه افتادیم به سمت تهران ولی توی راه هم کلی بازی و گردشو تفریح شب بود که رسیدیم به خونه که دیدم گریه ات دراومده و میگی من نمیام خونه باید برگردیم لاهیجان من میخوام برم شهر بازی .خلاصه سفر خیلی خوبی بود یک هفته مرخصی و استراحت
و در ادامه هنر گل پسر قند عسل عکاس کوشولو :
واین هم عکسهایی که عکاس کوشولو از ما انداخته :