عشق مامان و بابا احسانعشق مامان و بابا احسان، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات احسان مامان

مریضی پشت مریضی

1391/9/20 13:42
نویسنده : مامان احسان
505 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ماهکمقلب

   هنوز از شر عفونت ریه خلاص نشده بودی که پریشب ساعت دو نصفه شب با داد و گریه از خواب بیدار شدی و بیتابی میکردی که یکدفعه حالت بهم خورد تا صبح چند بار این اتفاق تکرار شد و صبح اونقدر بیحال بودی که راه هم نمیتونستی بری .بمیرم برات مامانی اونقدر ضعیف شدی که دلم نیومد ازت عکس بندازم و بگذارم اینجا .خلاصه دیروز رو با هم موندیم خونه امروز هم تا ساعت 10 پیشت بودم و بعدش بابایی موند پیشت و من اومدم اداره . از خدا عاجزانه میخوام که کمکت کنه تا زودتر خوب و سر حال بشی .دیگه گریه نمیگذاره که بنویسم عسلم . زودتر خوب شو .قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (10)

مانی محیا
20 آذر 91 13:46
آخی پس هنوز خوب نشده؟؟؟
محبوبه مامان الینا
21 آذر 91 10:28
یه دکتر معروف تو تهران ببر احسانو.شاید دکترای اونجا خوب نیستن
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
22 آذر 91 13:17
دوست خوبم
با یک شاخه گل
توی این روز زیبا 12/12/12
بهترین ها را برای شما و خانواده محترم آرزومندم.



ممنون گلم پیامت پر از مهر بود سپاس
محبوبه مامان الینا
23 آذر 91 10:10
خیلی خوشحالم که بهتر شدی احسان جوون دعا میکنم هرچه سریعتر خوب خوب خوب شی
مامان نیروانا
24 آذر 91 13:23
عزیزم، هنوز خوب نشده گل پسرِ ما! نازنینم استوار باش و با انرژی پرستاریش کن، ایشالا زود خوب میشه. منم موافقم میخواهی پیش دکترای دیگه هم ببری نازدونه رو شاید دیدگاه های مختلف به نتیجه ی درست برسوندتون
مامان نیروانا
24 آذر 91 13:29
من دعا میکنم برات درد تو درمون بشه، لب تو خندون بشه
نوشين مامان آريا
25 آذر 91 11:03
عزيزم ايشااله گل پسرت زود زود خوب ميشه بلا ازش دور باشه
مامان سيد محمد سپهر
25 آذر 91 13:43
سلام نمي خواستم فقط صحبت كرده باشم.نمي خواستم از خودم بگم مي خواستم از همه كساني كه خاطرشون برام هنوزم ارزش داره و هيچ وقت فراموششان نمي كنم گفته باشم منتظرم...
مامان سيد محمد سپهر
25 آذر 91 13:43
سلام مراقب گل پسري باش
محبوبه مامان الینا
25 آذر 91 20:14
سلام خانومی خوبی؟احسان جون بهتره؟