عشق مامان و بابا احسانعشق مامان و بابا احسان، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات احسان مامان

روزهای شاد

1393/3/24 10:05
نویسنده : مامان احسان
436 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ماه من

     چند روز گذشته علی رغم بی حوصله گی من به شما خیلی خوش گذشت روز پنج شنبه تولد آوین دوستت بود .البته دختر همکار بنده که قبلا با هم توی مهد فرشتگان دوست بودید . شب هم بله برون آقا رضا پسر عموت بود . بعد از ظهر ساعت چهار با هم راه افتادیم و ساعت 5 رسیدیم خونه آوین اینا تقریبا جزء اولین مهمونها بودیم .پویان مظهری دوستت هم که پسر عمه آوین هم هست اونجا بود کلی با هم آتیش سوزوندین .تا ساعت 8 اونجا بودیم بعد راه افتادیم به سمت خونه چون شب نیمه شعبان بود همه جا جشن بود و به خاطر همین هم ترافیک شدیدی شده بود .ساعت 10 بود که رسیدیم خونه .تازه اون موقع حرکت کردیم به سمت خونه عروس تا به بله برون برسیم .اونجا هم با حنانه و مطهره کلی آتیش سوزوندین و شکلات و سکه جمع کردی . چند تایی هم عکس توی حیاط مهد ازتون انداختم که برات میگذارم .عزیزم امیدوارم همواره شاد و خندون باشی .

از در و دیوار بالا میری عسل طلای من

    

و در آخر جای بوس آوین روی لپت جهت تشکر از هدیه ای که براش برده بودیبوس

پسندها (7)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

تا ابددونفره
24 خرداد 93 12:39
سلام دوستمبه به همیشه به تولد و عروسی و خوش گذرونیخوشحالم که خوش گذشته بهتونهمیشه خوش باشید ایشالاچه کیک خوشگلیچه عکسی هم انداختن باهمجای بوسشووووووو
مامان احسان
پاسخ
سلام عزیزم .ممنون از لطفت .آره حسابی به احسان خوش گذشت . اگه بودی میدیدی چه لاوی برای هم میترکوندند . با اون رژش هم حالی میکردا
محبوبه مامان الینا
24 خرداد 93 12:49
همیشه به جشن و عروسی عزیزم چرا بی حوصله؟ نبینم دوست عزیزم کسل باشه
مامان احسان
پاسخ
ممنون عزیزم والا سر درد و بلاتکلیفیو ....
زری مامان مهدیار و صدرا
25 خرداد 93 11:09
عزیزممممممممم خدا رو شکر ایشالا که همیشه روزای شادی رو بگذرونی جای بوسه ی آوین رو
مامان احسان
پاسخ
ممنون شما هم همینطور
مامان مریم
27 خرداد 93 8:33
آوین خانومو عشق است چه تو حس رفته
مامان صدف
27 خرداد 93 9:13
جیگر آوین خانووووووم بچه های دهه هشتادین دیگه.
مامان احسان
پاسخ
یعنی اگه بودی میدی چه فیلمی بودن این دختر بچه ها