تابستان امسال
سلام ماه خوشگلم
يه عالمه حرف نگفته دارم كه بايد برات بنويسم عزيزم . اول از همه كه همون طور كه انتظار داشتم كلاس اولت رو با موفقيت به پايان رسوندي و همه نمراتت هم خيلي خوب بود عشقم . كه همين جا ،جا داره از معلم مهربون و دلسوزت خانم شعباني تشكر كنيم كه مثل يك مادر با شما رفتار ميكردو هدايتتون ميكرد. وبعدش هم كه تابستون شروع شد و با اصرار خودت كلاس فوتبال ثبت نامت كرديم . روزهاي زوج كلاس فوتبال ميري و روزهاي فرد كلاس زبان .خلاصه به قول خودت كلا روزهات پره و فقط جمعه ها تعطيلي .بقيه ساعتهاي روز رو هم كه خونه مامان جون هستي و حسابي بهت خوش ميگذره به طوري كه اكثر روزها با گريه ميايي خونه و دوست داري كه همون جا بموني . مهم تر از همه اينكه 6 تير تولدت بود و به خاطر اينكه افتاده بود به شب قدر ما دو روز جلوتر برات تولد گرفتيم البته باز هم به اصرار جنابعالي خونه مامان جون اينا .دست مامان جون و دايي محمد رضا هم درد نكنه كه حسابي برات سنگ تموم گذاشتن و بهت خوش گذشت .من برات يه ميكروسكوپ خريدم .بابايي لگو .مامان جون و باباجون يه ماشين كنترلي و پدال و فرموني كه خودت انتخاب كردي و دايي محمد رضا هم بردت بيرون و يه عالمه خريد از جمله كفش و كتاب و موتور بازي و... برات خريد .تم تولدت هم رنگين كموني بود عشقم .اميدوارم هميشه تندرست و موفق و شاد باشي
و ايشون هم آقا محمد صالح پسر عموي دوست داشتني شما