پسر مهربونم
سلام عسلم یکشنبه صبح مامان جون اینا رو بردیم فرودگاه برای اینکه برن مکه .شما از صبحش بهانه گیری میکردی که باید من رو هم ببرید .مامان اللهی فدات شم مهربونم . من و شما و بابایی هم این چند روز که مامان جون اینا نیستن باید بمونیم خونشون آخه تا حالا چند بار خونه همسایه هاشون دزد اومده .شما رو هم که با خودم میارم اداره .مهد هم که نمیری الان هم که دارم مینویسم خوابیدی روی چند تا صندلی که کنارمه .بمیرم مامانی که خسته شدی .چند تا عکس توی فرودگاه ازتون انداختم که میگذارم برات .سوار این ماشینک ها شده بودی و کیف میکردی .عکسهای بعدی هم پارک نزدیک خونه مامان جون ایناست که مشغول خوردن بستنی هستی . دیشب موقع خواب بازم برام love ترکوندی : مامان...
نویسنده :
مامان احسان
11:05